سلام
پنجشنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۴، ۰۷:۵۷ ق.ظ
سلااااام دوستای خوبم...
بالاخره تقریبا حال دلم خوب شد واحساس کردم میتونم بنویسم...
خیلی از آدمهای زندگیم رو کنار گذاشتم وحالا دنبال اینم جایگاه یه سری از آدمای زندگیم رو محکم کنم...
تو این مدت یاد گرفتم بیشتر رو رفتار آدما تأمل کنم و فکر کنم...
یاد گرفتم حضور نداشتنم توی سربالایی های زندگی عزیزانم همیشه اسمش بیمعرفتی نیست...
یاد گرفتم هیچ بایدی وجود نداره که بگه آدمایی که تو زندگیم فقط انتظار دارنو موقع تنهاییو مشکلاتم تابحال نبودن یاحال بدم براشون مهم نیست،تو زندگیم باشن...
یاد گرفتم برا کسی بمیرم که برام تب کنه...
وخیلی چیزای دیگه...
توی این مدت یه سری ازدوستان سراغمو گرفتن...ممنونم که سکوت ونبودنم براتون اهمیت داشته...مخصوصا یسناجون...
به همتون سر میزنم...پستای نخونده ی همتونم سعی میکنم بخونم...
آرزوی لبخند همیشگی برای همتون...
بالاخره تقریبا حال دلم خوب شد واحساس کردم میتونم بنویسم...
خیلی از آدمهای زندگیم رو کنار گذاشتم وحالا دنبال اینم جایگاه یه سری از آدمای زندگیم رو محکم کنم...
تو این مدت یاد گرفتم بیشتر رو رفتار آدما تأمل کنم و فکر کنم...
یاد گرفتم حضور نداشتنم توی سربالایی های زندگی عزیزانم همیشه اسمش بیمعرفتی نیست...
یاد گرفتم هیچ بایدی وجود نداره که بگه آدمایی که تو زندگیم فقط انتظار دارنو موقع تنهاییو مشکلاتم تابحال نبودن یاحال بدم براشون مهم نیست،تو زندگیم باشن...
یاد گرفتم برا کسی بمیرم که برام تب کنه...
وخیلی چیزای دیگه...
توی این مدت یه سری ازدوستان سراغمو گرفتن...ممنونم که سکوت ونبودنم براتون اهمیت داشته...مخصوصا یسناجون...
به همتون سر میزنم...پستای نخونده ی همتونم سعی میکنم بخونم...
آرزوی لبخند همیشگی برای همتون...
۹۴/۱۱/۰۱